مراقبت و نگهداری از نوزاد

به گزارش وبلاگ بارسلونا، این سوال مخصوصا در مورد بچه اول خانواده خیلی مهم است و پدر و مادر تازه کار در رویارویی با گریه های کودک سردرگم و مستاصل می شوند. مهم است باور کنید که گریه کردن یکی از چندین راه موجود برای برقراری ارتباط با شماست و قصد او تولید سروصدا و مزاحمت برای شما نیست. این کار، روش اوست برای این که به شما بگوید ناراحت

مراقبت و نگهداری از نوزاد

مراقبت و نگهداری از نوزاد

چرا کودک 2 ماهه من این قدر گریه می گند و مفهوم گریه های او چیست؟

این سوال مخصوصا در مورد بچه اول خانواده خیلی مهم است و پدر و مادر تازه کار در رویارویی با گریه های کودک سردرگم و مستاصل می شوند. مهم است باور کنید که گریه کردن یکی از چندین راه موجود برای برقراری ارتباط با شماست و قصد او تولید سروصدا و مزاحمت برای شما نیست. این کار، روش اوست برای این که به شما بگوید ناراحت است، گرسنه است یا به توجه شما نیاز دارد. با بزرگتر شدن نوزاد و در حالی که کودک خود را بهتر می شناسید، قادر به شناختن مفهوم گریه های او خواهید شد. گریه کودک معانی بسکمک دارد که درد و اندوه فقط بعضی از آنها هستند.

یکی از اولین کارهایی که باید بکنید این است که بفهمید معنی گریه کودک چیست. برای مثال متوجه می شوید هنگامی که گرسنه است صدایش بلندتر و گریه اش طولانی تر است. یا وقتی دچار کولیک می گردد همراه با گریه دستها و شکم خود را منقبض می کند. بعضی از مادران از تفاوت گریه کودک خود در مواقع مختلف تشخیص می دهند که منظور کودک چیست و اکنون به چه چیزی نیاز دارد و البته بعضی از مادران که نمی توانند تمایزی بین گریه های کودک قایل شوند.

نکته مهم دیگری که باید همیشه به یاد داشته باشید این است که در مورد بغل کردن کودکتان هنگام گریه کردن، نگران نباشید، او بد عادت نخواهد شد. بلکه برعکس شما ارتباط قویتری با او خواهید داشت. شما به او می آموزید که از او مراقبت خواهید کرد و کودک با وجود شما احساس امنیت خواهد کرد.

ممکن است به نظر برسد که کودک زیاد گریه می کند. اما به طور میانه او در هفته اول فقط در حدود 4 ساعت در هر روز گریه می کند. در هفته دوم او فقط روزانه 2/1-2 ساعت گریه خواهد کرد و گریه های او در هفته سوم به حدود 1 ساعت و نیم در روز کاهش می یابد. البته اگر دچار کولیک شیرخواران گردد مجددا گریه هایش افزایش می یابد. بهتر است به خاطر داشته باشید که او گریه نمی کند تا به شما بگوید که مادر خوبی نیستید، شما بهترین فرد برای او در دنیا هستید و بیشتر از هر کس دیگری می توانید نیازهایش را تامین کنید.

*******

دمای مناسب برای اتاق نوزاد یا شیرخوار چقدر است؟

در این مورد که دمای خانه یا اتاق نوزاد را دقیقا در چه حدی باید نگه داشت یا چقدر لباس باید به تن بچه کرد پاسخ مسلم و قطعی وجود ندارد و فقط می توان راهنمایی های کلی ارائه کرد. در واقع این بحث به ترموستات یا تنظیم کننده درونی دمای بدن برمی گردد و به سن و وزن کودک بستگی دارد. سیستم گرمایی بدن بچه ها زیر 5/2 کیلو طوری نیست که حرارت بدن آنها را در اندازه مناسب نگه دارد. بچه هایی که بین 5/2 تا 4 کیلو وزن دارند، چندان نیازی به این که از بیرون گرم شوند ندارند و می توانند در اتاقی تا دمای 18 تا 20 درجه سانتیگراد هم دمای مناسب برای بدن را حفظ کنند. هنگامی که وزن کودک 8 کیلو می گردد، سیستم حرارتی بدن او خوب کار می کند و لایه ای از چربی هم زیر پوست او هست که او را گرم نگه می دارد. حالا می گردد دمای اتاق آنها را در هوای سرد یا خنک تا 16 درجه سانتیگراد هم پایین آورد. به طور کلی می توان گفت که اتاقی با دمای 18 تا 20 درجه برای تغذیه و بازی کودک بالای 5/2 کیلو و بچه های بزرگتر مناسب است.

نوزاد و کودک را نباید مستقیما جلوی کولر قرار داد، چون ممکن است دمای بدن او تا حد خطرناکی پایین بیاید. همین قضیه در مورد منبع حرارتی ای چون شوفاژ و بخاری هم مصداق دارد و ممکن است دمای بدن آنها را بیش از حد بالا ببرد.

علاوه بر دما، حفظ رطوبت محل زندگی نوزاد یا شیرخوار هم اهمیت دارد. در هوای سرد، رطوبت کمتری وجود دارد. این هوا وقتی با وسایل حرارتی مانند شوفاژ یا بخاری گرم گردد، خشک تر هم می گردد، مخصوصا وقتی که دما از 24 درجه سانتیگراد بالاتر می رود. هوای داغ مخاط بینی و مجاری تنفسی کودک را خشک می کند و باعث می گردد که احساس ناراحتی کند و توانایی او برای مقابله با عفونت پایین بیاید و مکررا به بیماریها دستگاه تنفسی فوقانی مانند سرماخوردگی مبتلا گردد.

فراهم آوردن فضایی با هوای خنک برای نوزاد، از سوی پدر و مادر بی تجربه ای که بیش از حد نگران و وسواسی هستند، مشکل است. آنها دلشان می خواهد از فرزندشان در اتاقی داغ و با رو اندازهای فراوان مراقبت کنند. در چنین شرایطی، بعضی از نوزادان حتی در زمستان هم عرق سوز می شوند.

بعضی خانواده ها به خانه های بسیار گرم علاقه دارند و در طول زمستان هوای خانه را گرم تر و گرم تر می کنند و متوجه خطرات آن نیستند. یکی از راههای کنترل هوای خانه، استفاده از ترموستات است که وقتی درجه حرارت به نقطه خاصی (مثلا 20 تا 23 درجه) می رسد، دستگاه حرارتی را خاموش می کند. پدر و مادر بی تجربه می توانند از دماسنج هم استفاده کنند و آن را در جایی که جلوی چشم شان باشد آویزان کنند و هرچند وقت یکبار نگاهی به آن بیندازند تا مطمئن شوند که دمای اتاق کمتر یا بیشتر از حد لزوم نیست وکم کم به دمای مناسب عادت کنند.

پدر و مادرها معمولا دوست دارند لباس زیاد تن بچه هایشان کنند. این کار را حتی پدر و مادرهای با تجربه هم می کنند. بدن یک کودک طبیعی، یک ترموستات داخلی دارد، البته به شرط این که او را زیر لایه های فراوان لباس و رو انداز حبس نکرده باشیم، چون به این ترتیب ترموستات بدنش از کار می افتد.

*******

آیا می توانم کودک نوپا را با نوزاد تازه وارد تنها بگذارم؟

گاهی بچه ها اصرار دارند به نوزاد تازه وارد نزدیک شوند و او را لمس کنند این کار در صورتی که خودتان مراقب باشید تا آسیبی به نوزاد نرسد نگران کننده نیست. ممانعت از این کار به خصوص وقتی کودک پافشاری می کند، عاقلانه نیست. به خاطر داشته باشید زمان تنها ماندن آنها باید تا حد امکان کوتاه و کنترل شده باشد چون یک موجود نو برای یک کودک بسیار هیجان انگیزاست. از آنجایی که ورود یک تازه وارد همیشه احساس طرد شدن را در فرزند اول القا می کند توصیه می گردد کودکتان را در انجام کارهای مربوط به نوزاد سهیم کنید تا احساس اهمیت داشتن در او به وجود آید و حس مسئولیت نسبت به خواهر یا برادر کوچکش به او القا گردد. این کار به امنیت فرزند کوچکتر، زمانی که با هم تنها هستند، کمک می کند.

*******

ترس کودک از غریبه ها چیست و چگونه باید با آن روبرو شویم؟

شما با مشاهده واکنش های کودکتان نسبت به غریبه ها در سنین مختلف می توانید مراحل رشد او را بفهمید. هنگامی که کودک را نزد پزشک می برید تا وقتی که به یک سا لگی برسد این واکنشها را از خود نشان می دهد: بچه دو ماهه توجهی به دکتر نمی کند. هنگامی که کودک را روی تخت معاینه می خوابانند، او از فراز شانه پزشک به مادرش چشم می دوزد. کودک چهار ماهه اسباب شادی پزشک است. او به محض این که پزشک به او لبخند می زند، به پهنای صورت می خندد و برای پزشک سر و صدا در می آورد. در پنج یا شش ماهگی کودک کم کم عقیده اش را عوض می کند. در نه ماهگی مطمئن می گردد که پزشک یک آدم غریبه است و باید از او ترسید. هنگامی که پزشک با دقت نگاهش می کند، بدنش یخ می کند و 20 ثانیه ای با شک و تردید به او زل می زند. سپس شکمش با سرعت بالا و پایین می رود. انتها چانه اش می لرزد و بدنش هم شروع به لرزیدن می کند. او ممکن است به قدری بترسد که تا مدتها پس از تمام شدن معاینه، گریه کند.

در این دوره حساس، ممکن است کودک از هر چیز نا آشنایی بترسد. کلاه مادر یا حتی صورت تراشیده پدر پس از آن که کودک عادت کرده پدرش را با ریش ببیند، او را می ترساند. به این رفتار ترس از غریبه ها می گویند. جالب است که بدانید چه چیزی کودک شما را از آدمی که عاشق همه بود تبدیل به موجودی نگران و مظنون کرده است. ابتدا این که در حدود شش ماهگی، بچه ها قدرت پیدا می کنن که اشیاء یا انسانهایی را که جلوی رویشان نیستند، به فکر بیاورند. به این فرایند حافظه بازگشت کننده می گویند. در ماههای اول تولد کودک فقط حافظه تشخیصی داشت، یعنی می توانست پدر و مادر و کسانی را که برایش مهم بودند تشخیص بدهد، ولی وقتی که آنها ازجلوی چشمش دور می شدند واقعا درباره آنها فکر نمی کرد. با فعال شدن حافظه بازگشت کننده، او می تواند تصویر مادر، پدر و کسانی را که جلوی چشمش نیستند، به فکر بیاورد و آنها را با چهره های نا آشنایی مقابل رویش مقایسه کند. کودک اگر نتواند چهره غریبه ای را که جلوی رویش ایستاده، به خاطر بیاورد، نگران می گردد و از خود می پرسد این آدم کیست؟

در شش تا نه ماهگی، کودک هنوز نمی تواند فرضیه های منطقی ای را درباره این که بعد چه اتفاقی رخ می دهد، بر اساس تجربه های قبلی در فکر خود منسجم سازد. او کاملا در زمان حال زندگی می کند. بنابراین وقتی که غریبه ای درست در مقابل رویش قرار می گیرد، او نمی تواند بفهمد که چرا او آشنا نیست و تصورش را هم نمی تواند بکند که از شرایط موجود، نتیجه خوبی حاصل گردد. هرچه باشد بچه کوچک نه می تواند بدود و نه می تواند پنهان گردد. او به شدت نگران می گردد و گریه می کند. در پانزده ماهگی، موقعی که ترس از غریبه ها از بین می رود، کودک می تواند از گذشته چیزهایی یاد بگیرد و آینده را پیش بینی کند. او به خودش می گوید که شاید من این آدم را نشناسم، ولی در گذشته، مادرم آمد و همه کارها روبه راه شد، بنابراین من می توانم بدون این که بترسم از پس این آدم غریبه بربیایم.

بنابراین ترس از غریبه ها یک مرحله قابل پیش بینی و عام در میان بچه ها است که در سن نه ماهگی به اوج خودمی رسد و تقریبا در پانزده ماهگی از بین می رود. اگر کودک شما نسبت به آدمها و محل های نو خیلی حساس است و یا برعکس اصلا توجهی به نزدیک شدن افراد غریبه یا قرار گرفتن در محیط های ناآشنا ندارد، بهتر است بیشتر به فرایند رشد و شرایط محیطی وی توجه کنید. شاید بهتر باشد تعادلی بین حفظ امنیت با آشنایان و ملاقات با غریبه ها در محیط های نو ایجاد کنید.

منبع:www.ninisite.com

منبع: راسخون

به "مراقبت و نگهداری از نوزاد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مراقبت و نگهداری از نوزاد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید